امیرمحمدامیرمحمد، تا این لحظه: 12 سال و 4 ماه و 28 روز سن داره

▒▒ پسر طلا : امیرمحمد مامان ▒▒

بعد تاخير با عكس هاي عيد قربان اومديم

سلام خوبين شرمنده كه نبودم  رم ريدرم درست كار نميكرد تا عكسارو خوب بزارم  اين مال هفته قبل عيد قربان كه خاله ماماني  داشت ميرفت حچ تمتع گرگان بوديم رفته بوديم بدرقه  در حال گوجه خورد ن با ماماني  تو ترميناللللل  روزاي قبل عيد گرگان بوديم براي روز عرفه  اينم عكساي اميرمحمد در راه گرگان كه با ماماني و دايي ادا بازي درمياورد      اينجا روز عيد قربان خونه عمو موسي اميرمحمد بوديم ما  پيشاني اميرمحمدم خوني كردن  هيچيم نخورد اميرمحمد نه گوشت نه جيگر  فقط بازي كرد&nb...
15 آبان 1391

تولد ماماني مبارككككككككككككك

هورااااااااااا تفلد مامانمه ماماني 22 تموم كرد رفت تو 23  هي روزگار پيرشديم ديگهههههههههههههههههههههههههههههههههههههه به به نصفشو خوريدم خوشمزه بود نصفش مال دايي هاستتتتتت قسمت گلاش مال دايي هاست اينم كادويي كه اميرمحمد و باباش زحمت كشيدن  دستشون درد نكنه  باز شود ديده شود بلكه پسنديده شود دقيقا  همون بويي كه چند ساله دنبالش بودمممممممممممممم اينم دلقكاي تولددددددددددددددددد هههههه نه شوخي كردم  امير محمد ه...
15 آبان 1391

11 ماهگيتم مبارك باشه گل پسرم

پسر گلم بزرگ شده خيلي كاراي جديد ميكنه  ديگه كم كم داره حرف ميزنه  خودش وايميسه ميشينه    و ازژ همه مهمترررررررررررررررررررررر 3 قدم به سمت جلو برميداره قربون پسر زرنگم بشم مننننننننن     اندراحوالات اميرمحمد در روزهاي اول 11 ماهگي  اينجا اداي گانگستر هارو درمياره      گانگستر خارجي هم هست بوس ميفرسته كار هر روزش اين روزا حيلي تيوي ميبينه  علاقه شديد پيدا كرده البته خداروشكر آقا گاوه هستتتتت پسر به اين خفني ديده بوديد مار دور گردنش جل الخالق  جل الخالق&nbs...
14 آبان 1391

برگشتيم دوباره . شيطنت هاي اميرمحمد امون ميبره ها

سلام  بالاخره اومديم واي نميدونين چقد اميرمحمد شيطون شده  واسه خودش يه عالمه كلمات عجيب غريب ميگه با سرعت نور ميره رو مبلا  رو تخت  واييييي در كابينتا باز ميكنه وسيله هاشو ميريزه بيرون  اصن يه وضي     قصد داره بره رو تخت منو ديده خودشو لوس كرده منو خر ميكنه  اينجا ديگه موفق شده ذوق ذوق ذوق ميكنه      واي همش من وباباش ميترسيم  تا غافل ميشيم رو مبله  ميخاد كليد لامپ و برنه  آها روشن شدددددددددددد يه گاو داريم كه اميرمحمد ازش ميترسه گذاشتيم جلو ميز تلوزيون اونجا نره  فق با يه چيز سرگرم ميشه شو بزاريم براش شاد...
2 آبان 1391
1